آشنایی با گروه اختلالات روانپریشانه

روانپریشی چیست؟

کلمه‌ی روانپریشي يا سايكوز (psychosis) برای توصیف شرایط غيرطبيعی ذهن و وضعيت روانی به کار می‌رود که در طی آن ارتباط فرد با واقعیات قطع می‌شود.در اين حالات،علاوه بر قطع ارتباط با واقعيات،اختلال در تفكر،درك و قضاوت نيز بروز می‌كند. زمانی که کسی دچار حالت روانپريشی شود،روانپریش يا سايكوتيک (psychotic) نامیده می‌شود.روانپریشی ممكن است به دنبال بيماری‌های جسمی (مثلا به دنبال: ضربه‌های مغزی،عفونت‌های شديد،مصرف مواد) و يا در اثر بيماری‌های روانی (مثلا:اسكيزوفرنيا) حادث شود.اگرچه روانپريشی ممكن است در هر گروه سنی ديده شود اما بیشتر در افراد جوان اتفاق می‌افتد.حدود سه تا پنج نفر از هر صد نفر حالاتی از روانپریشی را تجربه می‌کنند كه این میزان بیشتر از ميزان شیوع دیابت (بیماری قند) است. غالب مردم از این دوره بیماری رهایی پیدا می‌کنند.

روانپریشی ممکن است برای هر کسی اتفاق بیافتد و مثل هرنوع  بیماری دیگری می تواند درمان شود

روانپریشی انواع مختلفی دارد مانند اسکیزوفرنیا(۱)،افسردگی روانپریشانه،اختلال خلق دوقطبی،و اختلال هذیانی اسکیزوفرنیا از موارد شایع بیماریهای روانپریشانه است که حدود ۱الی ۱/۵ درصد افراد جامعه را در طول عمر مبتلا می‌سازد.

علایم روانپریشی چیست؟

روانپریشی،موجب تغییرات خلق و تفکر(بروز عقاید غیرمعمول)،قضاوت،و ادراک می‌شود. مجموعه‌ی این عوامل باعث می‌شوند که گفتار،كردار و رفتار شخص آن چنان دچار آشفتگی شود كه به راحتي نتوانيم احساسات شخص بیمار را درک کنيم.برای فهم تجربیات مربوط به روانپریشی بهتر است به چند علامت مشخص آن اشاره کنیم.

  • تفکر گیج و مبهم (سردرگمی)

در این حالت افکار روزمره مبهم شده و ارتباط معمول و منطقی خود با یکدیگر را از دست می‌دهند. صحبت‌های شخص نامشخص و يا نامفهوم و يا نامربوط می‌شوند. شخص ممکن است در تمرکز،دنبال کردن مکالمه و یا یادآوری مسائل مشکل داشته باشد و سرعت افکار ممکن است بسیار تند و یا کند شود.

  • اعتقادات غلط (هذیان)

کسی که یک دوره‌ی روانپریشی را تجربه می‌کند،ممکن است دچار عقاید و باورهای غلط و نابجائی شود که هذیان نامیده می‌شود.در این حالت شخص چنان به عقاید خود مطمئن است که بحث‌های منطقی نمی‌تواند تغییری در آنها ایجاد کنند.به عنوان مثال،«ممکن است شخصی از چگونگی توقف اتومبیل‌‌ها در بیرون منزلش،اظهار کند که پلیس او را تحت نظر دارد».

  • توهم

توهم به مفهوم درک بدون وجود محرک خارجي واقعی است.در اين حالت شخص روانپریش،چیزهایی را می‌بیند، می‌شنود،حس می‌کند، می‌چشد و یا بویی احساس می‌كند که وجود خارجی ندارند. به عنوان مثال چیزهایی می‌شنود که افراد دیگر حاضر در همان موقعيت زمانی و مكانی نمی‌شنوند و يا چیزهایی می‌بیند که وجود خارجی ندارند.

 

 

علائم در افراد مختلف تفاوت‌هایی دارند كه ممکن است در طی زمان تغییر کنند

یک دوره روانپریشی در سه مرحله اتفاق می‌افتد، طول این دوره‌ها از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

  • مرحله یک: مقدماتی

در این مرحله علائم گنگ و مبهم هستند و به سختی می توان متوجه آنها شد. ممکن است تغییراتی در چگونگی بیان احساس،ادراک و افکار ایجاد شود. مثلاً شخص کمی مشکوک و بدبین می‌شود. دیر بخواب می‌رود. مرتب دلشوره دارد. انگیزه قبلی خود برای کارکردن را از دست می‌دهد، و زود عصبانی می‌شود.

  • مرحله دوم: حاد

در این مرحله علایم روانپریشی به وضوح تجربه می‌شوند.اين علائم شامل توهم،هذیان و یا تفکر مبهم است.

  • مرحله سوم: بهبودی

گروهی از حالات روانپریشانه قابل درمان هستند.الگوی رفع علایم از فردی به فرد دیگر فرق داشته و رفع علائم تدریجی است.

گروهی از بیماران بعد از اولین دوره روانپریشی بهبود می‌یابند و هرگز دوره دیگری از روانپریشی را تجربه نمی‌کنند.

انواع مختلف روانپریشي کدامند؟              

روانپریش نامی است که به مجموعه‌ی علائم مشخص،بدون در نظر گرفتن علت بیماری،اطلاق می‌گردد.تجربه هر فردی از روانپریشی متفاوت است و دادن یک نام خاص یا زدن برچسب بیماری روانپریشانه روی فرد،در مراحل اولیه همیشه مفید نیست.

تشخیص به معنای شناختن یک بیماری از طریق تفسیر علائم و نشانه های موجود،تعيين عامل بروز بیماری و طول مدت علائم است. زمانی که فردی برای نخستین بار یک دوره‌ی روانپریشی را تجربه می‌کند،تشخیص دقیق نوع روانپریشی بسیار دشوار است.زیرا بسیاری از عوامل توصیف کننده هنوز واضح نیستند. با وجود این،برخی از انواع آن به شرح زیر است:

  • روانپریشی ناشی از مواد

استفاده یا ترک موادی مانند الکل،حشیش، شیشه،قرص اکستازی و سایر مواد می‌توانند با ظهور علایم روانپریشی مرتبط باشند. گاهی این علایم پس از رفع اثر یک ماده از بین می‌روند. در موارد دیگر،بیماری ممکن است طولانی شود یا پس از ترک مواد تظاهر نماید.

  • روانپریشی بعلت صدمات مغزی

برخی اوقات روانپریشی ممکن است ناشی از صدمات وارد شده به سر یا مربوط به بیماری‌های جسمی ديگری که عملکرد مغز را می‌سازند( نظیر انسفالیت يا التهاب مغز، ایدز یا سرطان) باشد. در این گونه موارد، غالباً علایم دیگری چون مشکلات حافظه یا اختلال جهت‌یابی و همچنین علائم جسمی (مثلاً تب، درد یا جراحت) نیز وجود دارند.

  • روانپریشي واکنشی گذرا

علایم روانپریشی ممکن است به طور ناگهانی و به دنبال یک استرس (فشار روانی) در زندگی فرد مثل مرگ یکی از اعضای خانواده یا تغییر محیط زندگی بروز کنند.اين علایم می‌توانند شدید باشند اما غالباً فرد به سرعت و تنها در عرض چند روز بهبود می‌یابد.

  • اسکیزوفرنیا

اسکیزوفرنیا نوعی روانپریشی است که تغییرات رفتاری و علایم آن حداقل (شش) ماه طول بکشد. علایم و طول مدت بیماری از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

  • اختلال شبيه اسکیزوفرنی (اسكيزوفرني فرم)

این بیماری بسیار شبیه اسکیزوفرنیا است به استثنای اینکه علایم آن کمتر از (شش) ماه طول می‌کشد.

  • اختلالات خلقي

اين گروه از اختلالات،اختلالات خلقی دو قطبی (مانیک-دپریسو)،مانيا( شیدایی)- وافسردگی را شامل می‌شوند.

در اختلال خلقی دو قطبی، شخص به طور متناوب دچار خلق بالا (شیدایی) و یا کاهش خلق (افسردگی) می‌شود.در صورت بروز نشانه‌های روانپریشی،این نشانه‌ها اغلب با خلق سازگار خواهند بود. به عنوان مثال بیماران افسرده ممکن است صداهایی را بشنوند( توهمات شنوايی) که آنها را بی‌كفايتی و يا بی‌ارزش می‌نامند و يا او را گناهكار می‌خوانند.بیمار مانيک ممکن است بیش از حد هیجان زده و یا خوشحال باشد. فکر کند که فرد بسیار مهمی است و به بذله‌گويی یا شیرین‌کاری‌های افراطی مبادرت ورزد.

  • اختلال اسکیزوفرنیا افکتیو

این تشخیص زمانی مطرح می‌شود که فرد هم علائم بیماری خلقی (نظیر افسردگی یا شیدایی) و هم علائم اسكيزوفرنيا را به صورت همزمان دارا باشد. به عبارت دیگر تابلوی بیماری،شبیه هیچ یک از اختلالات خلقی یا اسکیزوفرنیا (به تنهایی) نیست.

  • افسردگی روانپریشانه

این اختلال به صورت افسردگی شدید همراه با علایم روانپریشي مشخص می‌شود به صورتی که هیچ دوره‌ای از شیدایی یا خلق بالا حین بیماری اتفاق نیفتاده باشد. این نکته تفاوت این بیماری با اختلال دو قطبی است.

 

 

۱- بسیاری این بیماری را بنام شیزوفرنیا میشناسند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.