نقش سایکودرام در توانبخشی بیماران اعصاب و روان

تاکنون شیوه‌های بسیاری برای رفع مشکلات رفتاری،اختلالات،ناسازگاری‌ها و ضعف در برقراری ارتباط با دیگران به کسب مهارت‌های زندگی توصیه و به کار برده شده است.اما نتیجه کاربرد روش‌های ناشی از تئاتر و تئاتر درمانی به عنوان یک ضرورت در اصلاح رفتار،تقویت اعتمادبه‌نفس و ارتباط موثر در مراکز توانبخشی،مدارس استثنایی،کلینیک‌های شخصی،پرورشگاه‌ها،کانون‌های اصلاح و تربیت،زندان‌ها،بیمارستان‌های روانی،مراکز سالمندان و … است.

تئاتر و مهارت زندگی

در دنیای امروز مهارت در کسب علوم و فنون مختلف بر کیفیت زندگی ما تأثیر دارد ولی گاهی اوقات به دلیل شرایط مختلف راه‌های پیچیده‌ای را انتخاب می‌کنیم و این امر باعث اتلاف وقت و ناکارآمدی عملکرد ما در چرخه و عرصه‌های مختلف زندگی می‌شود. یکی از فنون اولیه و مهم در زندگی ما «ارتباط موثر» است و تئاتر بدین لحاظ اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که به عنوان «علم ارتباط» نیز تلقی می‌شود.بی‌واسطه‌ترین هنری که انسان توسط انسان با موضوع انسانی را برای انسان‌های دیگر به کشف و شهود،خلاقیت و آگاهی،سرگرمی و جذابیت،بدان فائق می‌آید و باعث فرهنگ‌سازی می‌شود.

هنر به عنوان ابزاری از مقوله فرهنگی، رشد و پیشرفت جامعه را به دنبال دارد و با توجه به اینکه ما انسان‌ها را به لحاظ اجتماعی همیشه در ارتباط و نحوه ارتباط‌مان با هم در چالشی همیشگی هستیم،تئاتر وسیله‌ی خلاقانه‌ای است که می‌تواند در درک و فهم ما را از هم کمک کند و ما را از چنگال بیماری و از خودبیگانگی برهاند.رسالت تئاتر،هنری گروهی به شمار می‌رود که در آگاهی‌بخشی و آموزش،اصلاح و کشف خود،طبیعت و دیگران برای ارتباط موثر ما با جهان پیرامون است.

 

 

تئاتر درمانی چیست ؟

در اوایل قرن بیستم دکتر «ژاکوب لویی مورنو» اساس نظریه «سایکودرام» یا تئاتردرمانی را در وین بنیان گذاشت. وی تئاتردرمانی را علم کشف حقیقت نامید و موضوع آن را چنین تعریف کرد: تئاتر درمانی نوعی کاوش علمی جهت دریافت حقیقت از طریق شیوه‌های نمایشی و تلفیقی از امکانات مشترک هنر تئاتر و علم روانشناسی است. عقیده‌ی مورنو مهمترین شعار و هدف تئاتر درمانی «من می خواهم خودم باشم» است.

و اما سوال اینجاست، چه قابلیت‌های بالقوه نهفته شده‌ای در تئاتردرمانی است که آن را واجد شرایط توانبخشی می کند؟

  • هنر تئاتر باعث برون ریزی خلاقیت و خودجوشی می‌شود.
  • تئاتر فضای است که در آن تصاویر درونی تجسم پیدا می‌کند و به شکل عینی نمود می‌یابد.
  • در تئاتر همه چیز ممکن است و همین اتفاقات فرا واقع به شخصیت محوری (درمانجو) اجازه می‎دهد چیزهایی را تجربه کنند که در زندگی واقعی هرگز تجربه نکرده و به این ترتیب واقعیت جدیدی را بیافریند.
  • تئاتر ورای زمان حرکت می‌کند و زبان تئاتر،زبان عمل و احساس است.
  • تئاتر تماشاگر را به ارتباط،همدلی و همزاد پنداری وا می‌دارد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.